
رامهرمز؛ باغشهری در دل تاریخ
رامهرمز؛ باغشهری در دل تاریخ
رامهرمز شهری است که از نظر تاریخی قدمتی بسیار دارد. از گذشته های دور نام رامهرمز با باغهایش عجین شده بود.
در کتب تاریخی بسیاری از مورخین و سفرنامه نویسان به باغهای رامهرمز اشاره میکنند؛ ابن بطوطه درباره رامهرمز چنین می گوید: « سپس به شهر رامهرمز رسیدیم، آنجا شهری نیکوست میوهها و آبهای فراوان دارد».
مقدسی میگوید: « رامهرمز؛ قصبهاي است بزرگ داراى بازارهاى آباد و پر بركت جامعى نيز روشن و بسيار زيبا دارد. عضد الدوله برايش بازارى ساخته كه من به از آن نديدهام...، مردم از جوىها و چاهها مىآشامند.جويها به نوبت[از نهرهاى بيرون شهر]پر مىشوند. نخلستانها و باغها شهر را فرا گرفته است».
یاقوت حموی میگوید: «رامهرمز از شهرهاى خوزستان است كه هم خرما و هم گردو و ترنج دارد. مىدانيم كه چنين ميوههاى سردسير و گرمسير در يكجا جمع نمىشود».
رودهایی که از رامهرمز عبور میکنند، نهرهایی که از این رودها منشعب میشوند و همچنین خاک حاصلخیز، سبب شد تا رامهرمز همواره پر از درخت باشد.
علاوه بر محدوده شهری، روستاهای رامهرمز هم مملو از باغهای فراوان بود. باغهایی با انواع درختان. بزرگان شهر میگویند میوه رامهرمز به همه شهرهای خوزستان و حتی خارج از استان صادر میشد.
میوههایی چون انار، انواع مرکبات، انواع انگور، خرما، سیب، زردآلو، آلو و...بود. باغهای متعددی در شهر وجود داشت؛ همچون باغ پری، باغ مویی، باغ خدا کرم، باغ ممل( محمدرضا)، باغ علی سواری، باغ علی، باغ شریفی، باغ حسن رستگار، باغ یوسف دارایی، باغ ننه فرج، باغ درویش چراغ، باغ غلام غریب زاده، باغ عباسیان، باغ یوسف بهبهانی، باغ اسکندرکربلایی، باغ غریب، باغ مریدزاده، باغ منوچهری، باغ محمود بهبهانی، باغ اسکندری، باغ نجفی، باغ فتحی، باغ کوهی نژاد، باغ پرویز کلانتر، باغ ملایی ( نصرالله ملایی)، باغ خادمیها، باغ درویش چراغ، باغ کرمعلی سوزنگر، باغ نمکی، باغ آیت الله بهبهانی، باغ خواجه خضر، باغ رئیس محمد، باغ علمدار، باغ اسدالله رضوان، باغ حسن عسکری، باغ کاباباخان هرمزی، باغ شاطر عزیز، باغ محمدعلی احمدی و...بودند.
سه روستایی که نزدیک شهر بودند نیز باغهای انبوه و مهمی داشتند. شامل؛ باغهای جوی آسیاب، باغهای بنه ملا احمد باغهای بنه آخوند. آبیاری اینها با استفاده از نهرهای آب در شهر بود. نهر بورشاهی ( پورشاهی) که از رودخانه انشعاب میگرفت و در شهر به دو شعبه تقسیم میشد شامل: جوی تالار و جوی ایلاقیها (ییلاقی) بود. این باغها باغهای متراکمی بودند که به شیوه غرقابی آبیاری میشدند. پرچین باغ ها را از هم جدا میکرد. اما باغهایی هم در مسیر رفت آمد و تردد بود که به آن دو باغون می گفتند و مرز آنها را با جاده به وسیله دیوار گلی جدا میکردند. به این دیوارها نِسبو میگفتند.
متأسفانه این پوشش سبز و کهن رامهرمز در اثر خیابان کشیها و توسعه شهر از بین رفت و در طرحی شهری جدید هم جایی برای درخت در نظر گرفته نشد. شهری که در کتب تاریخی در دورههای مختلف از باغها و درختانش میگفتند، اکنون تهی از هر گونه درخت است. وجود همین باغها و درختان بود که گرمای طاقت فرسای رامهرمز را برای مردم قابل تحمل میکرد. اغلب باغها به دلیل قدمتشان فضایی تاریک داشتند و نور آفتاب به سختی از میان شاخ و برگ درختان عبور میکرد.
قدیمیترها از خنکی هوا در تابستان با عبور از کنار این درختان نقل میکنند. این شیوه زندگی که در طول صدها سال و حتی بیشتر از آن از پیشنیان به ما ارث رسیده بود. الگویی بود که با تجربه این زیست بوم را به فضایی قابل سکونت برای خود و فرزندان خود تبدیل کرده بودند.
متأسفانه در طراحی شهری جدید به معماری و شهرسازی گذشته کوچکترین اعتنایی نمیشود و چنین است که هر روز شاهد مهاجرت مردم از شهرهای مختلف استان خوزستان به شهرهای مناطق خنکتر هستیم.
درخت عنصری بود که همواره برای گذشتگان از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار بود. کاشت درخت در فرهنگ ایرانی امری سفارش شده است.
اهمیت درخت چنان بود که برخی درختان کهنسال از تقدس خاصی برخوردار بودند. درختانی چون کنار و نخل که حتی بریدن آنها را گناه میدانستند.
شاید دلیل جود تک درختان نخل و کنار باقی مانده در اقسی نقاط شهر از باغهای کهن رامهرمز همین موضوع باشد.
گزارش سارا حسینی